۱۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۱

بوسه دل از لعل جان بخشت هوس داردهمی
فرصت ار یابد ببوسد تا نفس دارد همی

گر چه مستان از عسس دارند بیم جان ولی
بیم جان ازچشم مست تو عسس دارد همی

از قفس باشند مرغان درگریز اما مرا
مرغ دل در کوی تومیل قفس دارد همی

بی سبب نی خالهای دلفریبت کنج لب
هر کجا حلوا بود آنجا مگس دارد همی

از غم عشقت بلنداقبال اندر روز و شب
ناله های زار مانندجرس داردهمی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.