هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر درد و رنج عاشق از رفتار معشوق است. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند آتش، خرمن، تیغ، و زلف، از سوزش عشق و بی‌وفایی معشوق می‌گوید. همچنین، در ابیاتی به موضوعاتی مانند ملاحت، لطافت، و توبه‌ی دل اشاره شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق‌تر شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری دارد.

شمارهٔ ۴۹۸

ز آتشین رخ آتشم تا کی به خرمن می زنی
خرمنم را سوختی تا چند دامن می زنی

پادشاه کشور حسنی برای نظم وملک
زلف را تا سرکشی کرده است گردن می زنی

دل دهانت را دلیل نقطه موهوم گفت
گفتمش داری یقین یا حرفی از ظن می زنی

چاک زخم تیغ ابرویت پذیرد کی رفو
بر دل از مژگان مرا بیهوده سوزن می زنی

از ملاحت سفره بر لیلا وعذرا می کنی
وز لطافت طعنه بر شیرین ار من می زنی

در بیابان دزد اگر ره می زند در تیره شب
تو میان انجمن در روز روشن می زنی

غازیان حفظ تن از پیکان به جوشن می کنند
توبه دل پیکانم از زلف چو جوشن می زنی

ای بلنداقبال گردد نرم کی آن سخت دل
مشت را بیهوده بر سندان آهن می زنی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.