هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مفاهیمی مانند عشق الهی، بت‌پرستی نمادین، وصف معشوق، و مفاهیم عرفانی مانند قیامت و شفا استفاده می‌کند. شاعر از زبان عاشقی سخن می‌گوید که معشوق خود را به‌عنوان منبع زیبایی، شفا و معنویت می‌ستاید و از زهد ظاهری فاصله می‌گیرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی عبارات مانند 'بت‌پرستی' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح داشته باشد.

شمارهٔ ۵۰۰

بت پرستی می کنم جا در کلیسا گر کنی
کعبه خواهد شد کلیسا منزل آنجا گر کنی

از رخ زیبا ید بیضای موسی باشدت
نی عجب از لب هم اعجزا مسیحا گر کنی

زاهد از روز قیامت کی دیگر گوید سخن
از قد وقامت قیامت را تو بر پا گر کنی

غارت دل میکنی ناخورده می از چهر خویش
چون کنی رخساره را گلگون ز صهبا گر کنی

از طبیبان کی دگر منت کشم در روزگار
از لبان خویش دردم را مداوا گر کنی

خوی را ای دل به شمع عارضش پروانه کن
نیستی در عاشقی مردان پروا گر کنی

همچومن شاید بلند اقبال گردی در جهان
ازجهان واله آن ترک تمنا گر کنی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.