هوش مصنوعی: این شعر از عشق و دل‌بستگی شاعر به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از بی‌وفایی و ناپایداری معشوق شکایت دارد، اما در عین حال، جذابیت و دلربایی او را ستایش می‌کند. معشوق مانند پری است که پنهان می‌شود و در عین قهر و ناز، لطف و شفا نیز دارد. شاعر در نهایت به وفاداری و بخشندگی معشوق اعتراف می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رابطه‌ی عاشقانه و مفاهیم انتزاعی مانند 'پری' و 'لامکانی' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۱۳

تنها همی نه با من با هر کس آشنائی
با دشمن خود ای دوست گومهربان چرائی

کس نیست اندرین شهر کز او نبرده ای دل
از بسکه دلفریبی از بسکه دلربائی

گفتم برت نشینم دیدم که لامکانی
گفتم تو را ببینم دیدم که لایرائی

از آدمی پری رخ پنهان همی نماید
هستی توچون پری رخ پنهان همی نمائی

گفتی که قهر دارم دیدم تمام لطفی
گفتی که درد بارم دیدم همه شفائی

گفتی که زود رنجم دیدم نه رنج گنجی
گفتی که گنج بخشم دیدم که با وفائی

گر چون بلنداقبال مائیم از توغافل
لیکن توگاه و بیگاه چون جان به پیش مائی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.