هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف وفاداری و همراهی همیشگی معشوق با شاعر می‌پردازد. معشوق مانند سروی همیشه سبز و خرم در کنار شاعر است، هرگز از او جدا نمی‌شود و تنها به او توجه دارد. شاعر از وفاداری و ثبات معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که دلش از غم آزاد است و جهان برایش خوش و شاد است.
رده سنی: 12+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و مناسب است. همچنین زبان شعر ساده و روان است و هیچ محتوای نامناسبی برای گروه سنی پایین‌تر ندارد.

بخش ۱۴ - توصیف کردن فاخته از سرو پیش بلبل

اگر دلبری هست سرو من است
که با من شب و روز در گلشن است

ندارد به جز من نظر سوی کس
نمی‌گردد از من جدا یک نفس

شب و روز بنشسته در پیش من
بود سال و مه مرهم ریش من

به یک جا گرفته است جا از وقار
نگردد خزان چون رَوَد نوبهار

نه بیرون رود گه ز گلزارها
نه گاهی رود سوی بازارها

چه فصل خزان و چه فصل بهار
گرفته است در صحن گلشن قرار

نرفته است گاهی ز گلشن برون
دلم را نکرده است یک لحظه خون

وفاداری ار هست سرو است و بس
به وصلش ندارد کسی دسترس

چو گل دلبری بی وفا نیست او
اگر منکری دارد او، کیست؟ گو

مه و سال سرسبز و خرم بود
که از او دلم خالی از غم بود

جهان تا بود خرم و شاد باد
ز قید غم دهر آزاد باد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۳ - غیبت کردن فاخته از گل پیش بلبل
گوهر بعدی:بخش ۱۵ - گله کردن بلبل به گل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.