هوش مصنوعی: این شعر یک گفتگوی عاشقانه و نمادین بین گل و تاک است که در آن تاک از گل می‌خواهد که چمن را ترک نکند، زیرا حضور گل باعث زیبایی و نور گلستان است. همچنین، تاک از گل می‌خواهد که از بخشش و رحمت خداوند صحبت کند و به او یادآوری می‌کند که خداوند بخشنده و مهربان است و حتی اگر هزاران گناه انجام دهد، با ندامت و آه می‌تواند بخشیده شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد، اما نوجوانان و بزرگسالان می‌توانند از زیبایی و معنای آن لذت ببرند.

بخش ۲۷ - استدعای تاک از گل برای بخشیدن جرم بلبل

به گل گفت تاک ای گل نازنین
که وام از تو بگرفته بو مشک چین

توگفتی که بیرون روم ازچمن
چمن راچه باک ار ندارد چو من

ز روی تو نور گلستان بود
چمن بی تو بدتر ز زندان بود

روی گر به در از گلستان ما
برون رفت خواهد زتن جان ما

مرا آتش ای گل به خرمن مزن
چو آتش زدی باز دامن مزن

ز بلبل مباش اینهمه تنگدل
که او خود پشیمان شده است وخجل

اگر جرم او را ببخشی به من
ببخشد تو را خالق ذوالمنن

گر ازالتفات توممنون شوم
بگویم که چون گردم وچون شوم

سرتاک از افلاک خواهد گذشت
پر از تاک گردد همه کوه ودشت

کن آمرزش از حق طلب کاین نکوست
که بخشنده جرم ها ای دل اوست

به هر دم کنی گر هزاران گناه
ببخشد کشی از ندامت چو آه
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۶ - جواب گل به تاک
گوهر بعدی:بخش ۲۸ - جواب گل به تاک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.