هوش مصنوعی: شاعر با احساسی پرشور و جانی پرخروش به توصیف صحنه‌ای می‌پردازد که در آن به کوی می‌فروشان رفته و محفلی نورانی و پرجنب‌وجوش را مشاهده می‌کند. در این میان، گفت‌وگویی با پیرمردی صورت می‌گیرد که به او توصیه می‌کند سکوت کند و از گفت‌وگو بپرهیزد. سپس شاعر به بیان مضامینی درباره زبان و دشمنی‌های آن می‌پردازد و با مثال‌هایی مانند طوطی و بلبل، خطرات سخن گفتن بی‌مورد را گوشزد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای خاص نیاز به درک ادبی بالاتری دارد.

بخش ۱۹ - در صفت خاموشی

با دلی پرجوش وجانی پرخروش
دوش رفتم تا به کوی می فروش

محفلی دیدم سراسر پر زنور
به کف موسی ندانم یا که طور

باده خواران صف زده در پیش وی
چون بنات النعش بر گردجدی

کردم او را پس سلامی با ادب
پیر گفت ای بی ادب بر بندلب

نیست در اینجا مجا لگفتگو
هشت شودرکوی ما از چار سو

نه بگوی ونه ببین ونه شنو
یا سرا پا محو ما شو یا برو

خم نمی بینی که چون آرد خروش
لط ز نیمش تا فرود آید ز جوش

طوطی ار گاهی نمیگفتی سخن
می فتادی کی ز هند اندر ختن

ور نمی گردید بلبل خوش نوا
در قفس هرگز نمی شدمبتلا

کی شدی آواره هرگز از وطن
کی شدی دور ازرفیقان چمن

دشمنی دارد به سر بی شک زبان
سر ندیده است از زبان الا زیان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۸ - در اطاعت پروردگار
گوهر بعدی:بخش ۲۰ - در نهی از حرص
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.