هوش مصنوعی: این متن به انتقاد از وضعیت اجتماعی و سیاسی در کشور فارس می‌پردازد. شاعر از نابسامانی‌های اخلاقی و بی‌عدالتی‌های موجود شکایت دارد و بیان می‌کند که حرام به عنوان حلال و حلال به عنوان حرام نمایش داده می‌شود. همچنین، او از تأثیرات منفی این شرایط بر مردم و اقتصاد سخن می‌گوید و از خدا می‌خواهد که این وضعیت را نابود کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل انتقادات تند اجتماعی و سیاسی است و ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب باشد. همچنین، درک کامل مفاهیم عمیق اخلاقی و سیاسی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۴ - قطعه

نبود درهمه رویزمین چو کشورفارس
به ملک فارس نبودند گر مشیر وقوام

بسی حرام خدا را که این نمودحلال
بسی حلال خدا را که آن نمودحرام

هم این شکست دل خلق را ز پیر وجوان
هم آن ببست در رزق را به خاص وعام

سفارشی که از این است بدتر از فحش است
نوازشی که از آن است بدتر از دشنام

خدای لم یزلی هر دو را کند نابود
به جاه قرب علی هر دورا کند گمنام

الهی آنکه رسد روز عمر این را شب
الهی آنکه شودصبح عزت او راشام
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳ - قطعه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵ - قطعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.