۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱ - در مرثیه بر شهیدان کربلا

از دست ظلم شمر ستمگر به کربلا
گریان شدند مؤمن وکافر به کربلا

هرگز کسی ندیده ونشنیده درجهان
جوری که شد به آل پیمبر به کربلا

پنداشتی قیامت کبری پدید گشت
کافتاده بود شورش محشر به کربلا

افغان العطش زچه میرفت بر فلک
میبود اگر که ساقی کوثر به کربلا

خورشید منکسف شد ومهگشت منسخف
از شرم ظلم شمر بداختر به کربلا

برنیزه رفت بسکه سر سروان دین
طالع شد آفتاب ز هر سر به کربلا

مسدود بود راه نظر طایران تیر
از بسکه میزدند همی پر به کربلا

مجنون شوم به حالت لیلا در آن زمان
کز کین شهید شد علی اکبر به کربلا

در برکشید مشک خطان را ز بس همی
ز آنروی خاک گشته معطر به کربلا
یا رب به آه وناله دلهای دردناک
ما رانصیب کن که درآنجا شویم خاک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲ - وداع شاه شهید با اهل حرم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.