هوش مصنوعی: این شعر از بلنداقبال، بیانگر درد و رنج عاشقی است که از بی‌قراری یار، ناکامی‌ها و بخت ناسازگار خود می‌نالد. شاعر از اندوه فراوان، ناامیدی از دنیا و حیرت در برابر تقدیر سخن می‌گوید و از چرخ و فلک به دلیل مشکلاتش شکایت می‌کند. در عین حال، به امید یاری از سوی امیرالمؤمنین علی(ع) و شیر اژدرها (اشاره به امام علی) است تا از این گرفتاری‌ها رهایی یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و شکایت از تقدیر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۵

ز زلف بی‌قرار یار دارم دل پریشان‌تر
ز مار زخم دارم بر خود از اندوه پیچان‌تر

به بخت خود به روز خود به حال خود به کار خود
بسی نالان‌تر از رعدم بسی از ابر گریان‌تر

به هرسو کآورم رخ بینم از بس پیل‌رفتاری
ز شاه عرصه شطرنج هستم مات و حیران‌تر

ندارم آرزویی از تر و خشک جهان در دل
که دارم چشم و کامی خشک این از غم ز اشک آن تر

مکن ای چرخ سنگین‌دل به من کار این همه مشکل
که جان دادن برم از خوردن آب است آسان‌تر

نداند قدر کس ای دل به قدر خس چه خوش بودی
بدیم از لیلة‌القدر ار ز چشم خلق پنهان‌تر

تمیزی نیست تا دانسته گردد قدر هر چیزی
عجب نبود ز پشک ار مشک تبت گشته ارزان‌تر

دل‌آزاران ازین معنی ندارند آگهی گویا
که آه سوخته‌دل زآتش و برق است سوزان‌تر

مزن بر آتش من ای فلک ز این بیشتر دامن
که دارم دل به بر از ماهی در تابه بریان‌تر

بدل وجد از کمالم شد کمال آخر وبالم شد
«بلنداقبال» خوش بود ار ز خر بودیم نادان‌تر
امیر المؤمنین حیدر مگر سازد سبکبارم
مگر آن شیر اژدر در گره بگشاید از کارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.