هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه از زبان شاعری بیان می‌شود که عشق عمیق خود را به معشوق توصیف می‌کند. او از ناتوانی در دوری از معشوق، قدرت پیونددهندهٔ عشق و زیبایی‌های معشوق سخن می‌گوید و در نهایت، وفاداری خود را به یار اعلام می‌دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۴۱

تو را گر هست واجب بهر قتل من کمر بستن
مرا ممکن نمیباشد ز رخسارت نظر بستن

چه گویم وصف خط عارضت را؟ چون تو میدانی
نمیآید ز من پیرایه بر دور قمر بستن

توان با رشتهٔ الفت به هم پیوست عالم را
چنان کز رشته‌ای ممکن بود عقد گهر بستن

در آن معبر، که سائل راست دست از آستین بیرون
بود از بخل قارونی گره بر سیم و زر بستن

مرا عار از لباس کهنه نبود، لیک گردون را
چه نذری باشد از این کهنه بر شاخ شجر بستن؟

زدل (صابر) نخواهد کرد بیرون مهر یاران را
کجا ز آیینه می‌آید بروی خلق در بستن؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.