هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی معشوق و عشق شاعر به او را توصیف می‌کند. شاعر از ناتوانی در وصف جمال معشوق، سوزش عشق، و آرزوی وصال سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند پروانه و شمع، ماه و خورشید برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند سوزش عشق و وصال نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۰

ای فتنهٔ عالم به نگاه! این چه جمال است؟
کز وصف جمال تو زبانم همه لال است!

جانا دل من سوخت ز داغ لبت، آخر:
تا کی دل من تشنه ی این آب زلال است

بگذار که قربان شوم این شمع رخت را
در مذهب ما سوزش پروانه وصال است

ما را هوس وصل لب و زلف تو هیهات!
عمر خضر و آب بقا، فکر محال است!

این طلعت زیبای ترا مه نتوان گفت
کاین ثابت و آن سوخته ی برق زوال است

«شاید به دمم فاتحه ای عین کمال است
کس ماه ندیده است که در عین کمال است»

دور از تو چنان زار و نزار است «وفایی»
گویی که زمهجوری خورشید هلال است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.