هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر به هنر و قدرت قلم و سخنوری خود میبالد. او تأکید میکند که نه هر کسی که سنگ تراشیده یا نقش شیرین بسته، میتواند در عالم سخن سکندری کند. شاعر همچنین به مقایسههای مختلفی مانند عطارد و ماه نو، طوطی هندوستان و شکر، و جغد و زغن اشاره میکند. در پایان، او به وفایی و مردمدوستی در خرابآباد اشاره کرده و حیات را چراغ انجمن میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و تشبیهات نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب میشود.
شمارهٔ ۲۶
قلم به دست من اندر سواد خطه ی نظم
سکندری است جهان گیر عالم سخن است
من آن کسم که ز داغ تراشه ی قلمم
عطارد از مه نو حلقه گوش دست من است
نه هر که سنگ تراشید و نقش شیرین بست
به تیشه ی هنر، این پیشه ختم کوهکن است
در آن چمن که برآید نوای بلبل مست
چه جای خودکشی جغد و شیون زغن است؟
دلم به بوسه از آن زلف پر شکن مشکن
چرا که طوطی هندوستان شکر شکن است
همیشه در نظر ناکسان دون خوار است
اگر ز بصره «حسن» یا «اویس» از قرن است
سخن بلند بگویم که شیخ و ملت شیخ
حیات این همه تنها چراغ انجمن است
چه مردمی است «وفایی» در آن خراب آباد
که کسر شهرت مردم به اختیار زن است
سکندری است جهان گیر عالم سخن است
من آن کسم که ز داغ تراشه ی قلمم
عطارد از مه نو حلقه گوش دست من است
نه هر که سنگ تراشید و نقش شیرین بست
به تیشه ی هنر، این پیشه ختم کوهکن است
در آن چمن که برآید نوای بلبل مست
چه جای خودکشی جغد و شیون زغن است؟
دلم به بوسه از آن زلف پر شکن مشکن
چرا که طوطی هندوستان شکر شکن است
همیشه در نظر ناکسان دون خوار است
اگر ز بصره «حسن» یا «اویس» از قرن است
سخن بلند بگویم که شیخ و ملت شیخ
حیات این همه تنها چراغ انجمن است
چه مردمی است «وفایی» در آن خراب آباد
که کسر شهرت مردم به اختیار زن است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.