۹۸ بار خوانده شده
ای راحت دل قوت روان لعل لبانت
خون شد دل مسکین ز غم سرو روانت
دورم ز تو بی خبر از خویش و لیکن
پیش منی و هیچ نبینم ز نشانت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
خون شد دل مسکین ز غم سرو روانت
دورم ز تو بی خبر از خویش و لیکن
پیش منی و هیچ نبینم ز نشانت
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.