هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساسات عاشقانه و شادمانی خود در کنار معشوق سخن میگوید. او از بوسهها، نگاهها و لطفهای معشوق یاد میکند که به او انرژی و زندگی دوباره بخشیده است. همچنین، از پیر مغان به عنوان کسی که اسرار را آشکار میکند، نام برده شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 16 سال نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، اشاره به مفاهیم عرفانی مانند پیر مغان ممکن است برای سنین پایین قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۳۴
رفتم کنارش امروز جا گوشوارهام داد
این تخت و بخت و دولت ماه ستارهام داد
صد شکر و شادمانی گیسو فکند یک سو
یک گوشه در گلستان راه نظارهام داد
من شکر این چه گویم؟ آورد پیش رویم
من یک دو بوسه گفتم، او بیشمارهام داد
دستم گرفت و پایی آهسته بر سرم زد
جان بر در مقابل خلخال و یارهام داد
گفتم: لبت بگیرم، بگذارمت بمیرم
لب غنچه کرد و خندید، عمر دوبارهام داد
چشم خوشش «وفایی» رسوای عالمم کرد
پیر مغان چه پنهان می آشکارهام داد
این تخت و بخت و دولت ماه ستارهام داد
صد شکر و شادمانی گیسو فکند یک سو
یک گوشه در گلستان راه نظارهام داد
من شکر این چه گویم؟ آورد پیش رویم
من یک دو بوسه گفتم، او بیشمارهام داد
دستم گرفت و پایی آهسته بر سرم زد
جان بر در مقابل خلخال و یارهام داد
گفتم: لبت بگیرم، بگذارمت بمیرم
لب غنچه کرد و خندید، عمر دوبارهام داد
چشم خوشش «وفایی» رسوای عالمم کرد
پیر مغان چه پنهان می آشکارهام داد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.