هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر خود سخن می‌گوید. او از دیوانگی ناشی از عشق، جذبه‌های معشوق و تأثیرات روحانی و عرفانی این عشق می‌سراید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند میخانه، زاهد، و پروانه به عنوان نمادهای عرفانی دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال به‌طور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۵۰

در ازل سنبل گیسوی ترا شانه زدند
رقم شیفتگی بر من دیوانه زدند

من ازان روز خرابم که به خلوت گه حسن
سرمه ی ناز بر آن نرگس مستانه زدند

قبله ی راهب صد ساله شد از معجزه ات
شکل ابروی تو چون بر در میخانه زدند

غمزه آرام مرا در سیه زلف ربود
کاروان را به شب آن نرگس مستانه زدند

آب شمع رخ تو زلف شب آراست ولی
آتشی بود که در هستی پروانه زدند

خاک شو گر طلب پرتو انوار کنی
جالب آن است که این فیض به ویرانه زدند

زاهد از باده کشی منع «وفایی» چه کنی؟
کز ازل آب و گلش بر در میخانه زدند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.