هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد عشق و فراق شکایت می‌کند و از بی‌وفایی معشوق و فراموشی او گله می‌کند. شاعر از صبر به عنوان داروی درد یاد می‌کند و از معشوق می‌خواهد که نام او را به غلط بر زبان نیاورد. او همچنین از بی‌وفایی معشوق و امیدواری خود به وصل سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند بی‌وفایی و فراق نیاز به بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل ۵۱

بهر دلم که درد کش و داغدار تست
داروی صبر باید و آن در دیار تست

یک بار نام من به غلط بر زبان نراند
ما را شکایت از قلم مشکبار تست

بر پاره کاغذی دو سه مدی توان کشید
دشنام و هر چه هست غرض یادگار تست

تو بی‌وفا چه باز فراموش پیشه‌ای
بیچاره آن اسیر که امیدوار تست

هان این پیام وصل که اینک روانه است
جانم به لب رسیده که در انتظار تست

مجنون هزار نامهٔ ز لیلی زیاده داشت
وحشی که همچو یار فراموشکار تست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۰
گوهر بعدی:غزل ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.