هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر به ناصر بزاز توصیه می‌کند که به دامادش هشدار دهد تا از رفتارهای ناشایست مانند عربده‌کشی، تهمت زدن و ایجاد مشکل برای کسبه خودداری کند. همچنین اشاره می‌شود که اگر داماد به این رفتارها ادامه دهد، عواقب سختی مانند تنبیه و رسوایی در انتظار او خواهد بود. در پایان، شاعر از نقش خود به عنوان نصیحت‌کننده فاصله می‌گیرد و از ناصر بزاز می‌خواهد که خودش داماد را نصیحت کند.
رده سنی: 16+ این متن به دلیل استفاده از زبان شعری و مفاهیم اخلاقی پیچیده‌تر، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. کودکان ممکن است در درک مفاهیم و اصطلاحات به کار رفته در شعر دچار مشکل شوند.

شمارهٔ ۲۹ - در هجو داماد ناصر بزاز

برگوی بداماد خود ای ناصر بزاز
تا مست شد از . . . ن نکند عربده آغاز

از وجه غزی و تتری سست رکونی
بر مردم کسبه نشود طاعن و غماز

تا کو بیان جمع نگردند دگر بار
در حمیت . . . ن سرش نگیرند دگر باز

با . . . ن در اینده و شلوار بریده
اینجا بفرستند مرا ورا بتک و تاز

بر مردم کسبه ننهند تهمت دزدی
تا خشک به . . . نش نسپوزند همه باز

بر سرش درآیند دگر ره بسر گرز
شلوارش ببرند دگر ره بسر گاز

اینجا بدرستی خبر آمد که بکسبه
داماد ترا مهمان بردند باعزاز

بسیار لطف کرد همه کس بحق وی
تا گنده شد و باز برآورد سر از ناز

کردند سزای در مرزش بسر بوق
وانگه چو دهل داد بهر روئی آواز

گویند که راز وی از خلق نگهدار
بانگ دهل و بوق توان داشت کجا راز

کردند منادی که بیائید و به . . . ائید
همسایه بهمسایه و انباز به انباز

چندانش به . . . ادند که اندر همه کسبه
یک . . . ر نمانده است از . . . ن بسر غاز

من ناصح اویم بتو غماز نمانم
تو ناصح او باش مباش از من غماز
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸ - در هجو دلداری
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰ - در هجاء خمخانه گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.