هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج‌ها و اندوه‌های زندگی می‌گوید، اما با وجود همه سختی‌ها، به عشق و امید پایبند است. او از ناامیدی و بیم خزان در زندگی سخن می‌گوید، ولی همچنان به آینده امیدوار است و عشق را نیروی محرک خود می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج، عشق، و امید نیاز به بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۳

هرزه کمر نبسته‌ام کینه ی روزگار را
یاور خویش کرده‌ام صاحب ذوالفقار را

بیم خزان چه می‌کند در چمن امید من
من که به اشک آتشین آب دهم بهار را

ما و امید سجده ی خاک دری که تا ابد
سرمه ی وعده می‌دهد دیده ی انتظار را

سینه به داغ دل دهم، در غم عشق تا به کی
در شکنم به کام دل حسرت لاله‌زار را

سر نکشد ز خاک غم دانه ی آرزوی من
چند شفیع آورم دیده ی اشکبار را

جیبِ نفس چه می‌درد ناله ی دلکشی که من
در کف عشق داده‌ام دامن اختیار را

چند چو فیّاض کند دیده ی من قطار اشک
گریه برون نمی‌برد از دل من غبار را
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.