هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلدادگی سخن میگوید و بیان میکند که دلش به نسیم بهار و یاد یار بسته است. او از جنون انتظار و سوختن در هجران مینالد، اما همچنان به وصل یار امیدوار است. همچنین، اشارهای به بازار عشق و رقابت در آن دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۱۱۴
دلم پایبند نسیم بهارست
جنون بر سر پای در انتظارست
خراشیده رخسارِ کاهیّ عاشق
به بازار خوبان زر سکهدارست
دل از مهر زلف و رخش برنگیرم
که از کفر و ایمان مرا یادگارست
مرا سوخت هجر تو صد ره ولیکن
همان دل به وصل تو امّیدوارست
چه شد یار فیّاض اگر با رقیب است
به کام توهم میشود، روزگارست
جنون بر سر پای در انتظارست
خراشیده رخسارِ کاهیّ عاشق
به بازار خوبان زر سکهدارست
دل از مهر زلف و رخش برنگیرم
که از کفر و ایمان مرا یادگارست
مرا سوخت هجر تو صد ره ولیکن
همان دل به وصل تو امّیدوارست
چه شد یار فیّاض اگر با رقیب است
به کام توهم میشود، روزگارست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.