هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعات مختلفی مانند زندگی، مرگ، عشق، بقا، و ارزشهای اخلاقی میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند آتش جان، عشق باقی، و بزرگی سخن میگوید و تأکید میکند که برخی چیزها مانند عشق و نام بزرگان، جاودانه هستند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها ممکن است برای سنین پایینتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی نیاز به دانش پیشینهای دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۱۵۲
جسم خاکی گر بمیرد آتش جان زنده است
گرد میدان گر نباشد مرد میدان زنده است
بهر خامیها جفای روزگاران کیمیاست
آتش افسردگان دایم به دامان زنده است
گر ننالد کس چه فرق از زندگی تا مردگی
گر نه بلبل، کس چه داند در گلستان زنده است!
عشق باقی شد که فانی در بقای حسن شد
هر که یوسف دید داند پیر کنعان زنده است
اشک، جان میکاهد امّا عمر افزون میکند
تا ابد از نسبت لعلش بدخشان زنده است
با بزرگی شیوة کوچکدلیها پیشه کن
تا ابد زین شیوهها نام بزرگان زنده است
آرزوی طوف مشهد مرده را جان میدهد
تا ابد فیّاض بر یاد خراسان زنده است
گرد میدان گر نباشد مرد میدان زنده است
بهر خامیها جفای روزگاران کیمیاست
آتش افسردگان دایم به دامان زنده است
گر ننالد کس چه فرق از زندگی تا مردگی
گر نه بلبل، کس چه داند در گلستان زنده است!
عشق باقی شد که فانی در بقای حسن شد
هر که یوسف دید داند پیر کنعان زنده است
اشک، جان میکاهد امّا عمر افزون میکند
تا ابد از نسبت لعلش بدخشان زنده است
با بزرگی شیوة کوچکدلیها پیشه کن
تا ابد زین شیوهها نام بزرگان زنده است
آرزوی طوف مشهد مرده را جان میدهد
تا ابد فیّاض بر یاد خراسان زنده است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.