هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساسات خود درباره ناکامیها و رنجهای عاشقانه میگوید. او از بیتوجهی معشوق، زخمهای روحی و جسمی، و نبود آرامش در زندگی شکایت دارد. با این حال، در برخی ابیات به نوعی رضایت از این شرایط نیز اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی پیچیده و غمگین است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و ناکامیهای روحی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۰۱
کسی ز ننگ به من گرچه روبهرو نگذاشت
خوشم که دست سبو دست من فرو نگذاشت
خوشم که آینه هر چند کرد بیرویی
نقاب جانب روی ترا فرو نگذاشت
ز زخمهای تن خسته خون دل همه رفت
فغان که تیغ تو آب مرا به جو نگذاشت
هزار مطلب سرگشته در کشاکش بود
نگاه گرم تو ما را به گفتگو نگذاشت
بس است این قدر از دوست آرزو فیّاض
که غمزهاش به دلم هیچ آرزو نگذاشت
خوشم که دست سبو دست من فرو نگذاشت
خوشم که آینه هر چند کرد بیرویی
نقاب جانب روی ترا فرو نگذاشت
ز زخمهای تن خسته خون دل همه رفت
فغان که تیغ تو آب مرا به جو نگذاشت
هزار مطلب سرگشته در کشاکش بود
نگاه گرم تو ما را به گفتگو نگذاشت
بس است این قدر از دوست آرزو فیّاض
که غمزهاش به دلم هیچ آرزو نگذاشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.