هوش مصنوعی: این شعر بهاری است که شاعر با توصیف زیبایی‌های طبیعت در فصل بهار، مانند شکفتن گل‌ها و سبزه‌ها، احساس شادی و امید را بیان می‌کند. همچنین، شاعر از عشق و یاد یار سخن می‌گوید و از تأثیرات روح‌بخش بهار بر دل انسان یاد می‌کند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عاطفی و ادبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۲۱۴

رسید موسم نوروز و روزگار شکفت
ز خندة گل شادی دل بهار شکفت

چه باده ساقی نیسان به جام گلشن ریخت!
که گل به روی گلش همچو روی یار شکفت

تبسّم که به داغ جگر نمک‌ریز است؟
کزین امید گل لاله داغدار شکفت

چه حاجتست به باغم که نازنین مرا
دمیده سبزة خطّ و گل عذار شکفت

یکی به کشت بهارم بیا کنون که مرا
هزار رنگ گل اشک در کنار شکفت

ز خاکِ کُشتة او سر کشیده شعلة شوق
ترا خیال که شمع سر مزار شکفت

شکفته ریخت ز کلک من این غزل فیّاض
ز بسکه خاطرم از التفات یار شکفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.