هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از معشوق خود میخواهد که از خواب بیدار شود و به زیباییهای صبحگاه پاسخ دهد. همچنین، شاعر از شتاب و بیتابی صبحگاه و تأثیر آن بر عاشق و معشوق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک عمیقتر از شعر کلاسیک فارسی معمولاً به سطحی از بلوغ فکری و ادبی نیاز دارد که بیشتر در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۲۲۶
یک لحظه سر برآر مه من ز خواب صبح
لعل لبی به خنده گشا در جواب صبح
سر بر ندارد از سر بالین دگر ز شوق
یک شب چو آفتاب گر ایی به خواب صبح
چون تیغ نازِ جلوه دهی در کف نگاه
اندازد آفتاب سپر را در آب صبح
طفلی هنوز وقت جهانسوزی تو نیست
گرمی به اعتدال کند آفتاب صبح
یک شب که هست پیش تو فیّاض را درنگ
زین گونه از برای چه باشد شتاب صبح
لعل لبی به خنده گشا در جواب صبح
سر بر ندارد از سر بالین دگر ز شوق
یک شب چو آفتاب گر ایی به خواب صبح
چون تیغ نازِ جلوه دهی در کف نگاه
اندازد آفتاب سپر را در آب صبح
طفلی هنوز وقت جهانسوزی تو نیست
گرمی به اعتدال کند آفتاب صبح
یک شب که هست پیش تو فیّاض را درنگ
زین گونه از برای چه باشد شتاب صبح
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.