۸۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۹

مکن دراز به زیر سپهر پا گستاخ
که کرده‌اند برای کسی بلند این کاخ

عجب که کام خود از آسمان توانی دید
که کوته است ترا دست و میوه بر سر شاخ

اثر ندارد هر چند گوش گردون را
به دست ناله دریدیم پرده‌های صماخ

سرایتی به دل نازک تو نتواند
اگر چه گریة من سنگ می‌کند سوراخ

گلوی شیشة قسمت چو تنگ شد فیّاض
چه نفع دارد اگر دامن خم است فراخ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.