هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، از عشق و شیدایی سخن می‌گوید. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، حالات درونی خود را مانند اشک، آتش، و مستی توصیف می‌کند. او از نگاه معشوق، بی‌تابی دل، و تأثیرات عمیق عشق بر روح و روان خود می‌سراید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مستی و شیفتگی افراطی نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

شمارهٔ ۲۴۰

ز اشک گرم من آتش کباب می‌گردد
چه آتشی است که در دیده آب می‌گردد

نگاه نرگس مست که در کمین منست؟
که صبر در دل من اضطراب می‌گردد

خراب میکدة عشوه‌ای شوم کانجا
به نیم جرعه به سر آفتاب می‌گردد

هلاک شیوة ناز توام که مستانه
به گرد آن مژة نیم‌خواب می‌گردد

جدا ز روی تو از سیر گل چنان خجلم
که بوی گل به مشامم گلاب می‌گردد

به یاد چشم تو در بزم آرزو مستان
کنند زهر به جام و شراب می‌گردد

مخواه نان ز تنور سپهر دون فیّاض
که آسیای فلک از سراب می‌گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.