هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عناصر طبیعت مانند آتش، خاکستر، باد صبا و مرغ برای بیان احساسات شاعر استفاده می‌کند. شاعر از ناتوانی، دردسرها و حسرت‌های خود سخن می‌گوید و به دنبال آزادی و رهایی است. تصاویر شاعرانه و استعاره‌های به کار رفته، حس غم و ناامیدی را منتقل می‌کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۵۶

نه اخگر از فسردان گرد خاکستر به بردارد؟
که آتش نیز در عهد رخش خاکی به سر دارد

نگاهی گر کند با ناز صد ره مصلحت بیند
چو من، سر رشتة او نیز بدخویی دگر دارد

چنین کز ناتوانی در رهش از پای افتادم
مگر باد صبا گرد مرا از خاک بر دارد

کجا آزادی اندر خواب بیند ناتوان مرغی
که دام خویش با خود در شکنج بال و پر دارد

کسی حسرت برد فیّاض را بر بی‌کلاهی‌ها
که دایم بر سر از دولت کلاه درد سر دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.