هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق، فریبندگی معشوق، و بیم و لرز ناشی از این رابطه می‌نویسد. تصاویری مانند خنجر، خون، تیر و کمان، و اشک نشان‌دهنده‌ی رنج عمیق عاشق است. همچنین، اشاره به فتنه و آشوب چشم معشوق بر شدت این عشق و هراس آن تأکید دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی پیچیده، درد و رنج عشق، و استعاره‌های نسبتاً سنگین (مانند خون، خنجر، و فتنه) است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم عاطفی و روان‌شناختی موجود در شعر برای نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب است.

شمارهٔ ۲۵۸

حدیث قتل من با تیغ دایم در عیان دارد
همیشه خنجر او حرف خونم بر زبان دارد

به ابرویش نهادم دل ولی از بیم می‌لرزم
چو آن مرغی که بر شاخ بلندی آشیان دارد

فریب خط مخور، از فتنة چشمش مشو ایمن
هنوز ابروی او ناجسته تیری در کمان دارد

به خونم می‌کشد طفلی که می‌ریزد سرشکم را
نهان گر کشته گردم اشک از خونم نشان دارد

چه‌ها بر سر نمی‌آید مرا از نقش بالینم
خوشا آن سر که نقش تکیه‌ای بر آستان دارد

تب از نادیدن روی تو می‌افزایدم هر دم
مگر پرهیز بیمار محبّت را زیان دارد!

ز آشوب دو چشم مست او ایمن مشو فیّاض
نگاه او نشان فتنة آخر زمان دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.