هوش مصنوعی: این شعر از درد هجران و عشق ناکام سخن می‌گوید. شاعر از رنج دوری معشوق و آتش عشقی که در دل دارد می‌نالد. تصاویری مانند آتش، پروانه، خون و برق برای بیان احساسات شدید عاشقانه به کار رفته‌اند. در پایان، شاعر از لب معشوق که به توصیف درد او می‌خندد، یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و تصاویر شاعرانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم مانند 'قتل'، 'خون' و 'آتش' نیاز به درک بالاتری از ادبیات و احساسات انسانی دارند.

شمارهٔ ۳۰۵

شب از هجر رخت صد غم در غمخانة ما زد
نوای جغد آتش بی‌تو در ویرانة ما زد

چنان در قتل ما بازار رشک دلبران شد گرم
که خود را شعله بی‌تابانه بر پروانة ما زد

دل از یاد لب لعلش به خون شعله می‌غلتد
چه می‌بود اینکه آتش در دل پیمانة ما زد

نبود از نوبهار گریة ما هیچ تقصیری
که برق آفتی پیدا شد و بر دانة ما زد

چو عرض درد دل کردیم فیّاض از حیا پیشش
لبش صد خنده بر تقریر بی‌تابانة ما زد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.