هوش مصنوعی: این شعر از حافظ است که به موضوعاتی مانند عشق، جستجوی خود، رنج و امید می‌پردازد. شاعر از غم‌ها و ناکامی‌های خود سخن می‌گوید، اما در عین حال به دنبال یافتن خویشتن و رسیدن به آرامش است. او از طبیعت و عناصری مانند آتش و آب برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

شمارهٔ ۳۹۸

دلا گم کرده‌ای خود را درآ در جستجوی خود
نیی از غنچه کم، سر در گریبان کن به بوی خود

مرا بی‌ابرو دارد فلک چون پشت آیینه
زنم در رنگ گوهر غوطه، گر در آبروی خود

پس از مردن مکن از زمزم آلوده‌ای زاهد
که چون جوهر در آب تیغ دادم شست‌وشوی خود

نمی‌رنجم اگر از سرکشی با من نمی‌سازد
که طبع شعله دارد، برنمی‌آید به خوی خود

ز رشک عارض گلگون او خون می‌خورد آتش
ولی از پختگی هرگز نمی‌آرد به روی خود

تو تا رفتی ز پیش من دگر خود را نمی‌بینم
بیا کز دوریت مردم به درد آرزوی خود

نمی‌آرد به گردون سر فرو فیّاض ما دیگر
که در آیینة همّت بلندان دیده روی خود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.