هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به زیبایی‌های معشوق، رنج‌های عشق، و تأثیرات آن بر دل عاشق می‌پردازد. اشعار از مفاهیمی مانند اشک، شب، صبح، بیداد عشق، و رنج‌های روحی سخن می‌گویند و در نهایت به پذیرش تقدیر و پایان دوران شادی اشاره می‌کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و پذیرش تقدیر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۴۱۸

شبی که عکس سر زلف یار در نظر آید
غبار صبح به چشمم چو گرد سرمه درآید

ز کبریای جمال تو چشم اشک‌فشان را
بر آفتاب گشاییم و ذرّه در نظر آید

به زخم تیر نگاه تو تا به حشر اسیران
نهند مرهم کافور و زهر سوده برآید

خوشا سرایت بیداد عشق کز اثر آن
شکاف چاک گریبان به دامن جگر آید

به زیر منّت تکلیف سرمه چند نشینم
خوش آنکه سر زده گرد رهش به دیده درآید

ز فیض نشو و نما در بهارِ گریة مستان
سزد که سبزة مینای باده تا کمر آید

مکن به چرخ پی نیک و بد مجادله فیّاض
زمان عیش سرآمد زمان غصّه سرآید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.