۹۳ بار خوانده شده
از ره کوی تو چون بانگ جرس میآید
جان بر لب شده از بوی تو پس میآید
جذبة شوق چو آهنگ کشش ساز کند
شعله پروازکنان بر سرِ خس میآید
غیر اگر ز آتش دل سوخته باشد، که هنوز
از کباب دل او بوی هوس میآید
بلبل ار یک دو سه روزی به گلستان نرود
به طلبگاری او گل به قفس میآید
از تو فیّاض بود نظم تو بر صفحة دهر
یادگاری که به کار همه کس میآید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
جان بر لب شده از بوی تو پس میآید
جذبة شوق چو آهنگ کشش ساز کند
شعله پروازکنان بر سرِ خس میآید
غیر اگر ز آتش دل سوخته باشد، که هنوز
از کباب دل او بوی هوس میآید
بلبل ار یک دو سه روزی به گلستان نرود
به طلبگاری او گل به قفس میآید
از تو فیّاض بود نظم تو بر صفحة دهر
یادگاری که به کار همه کس میآید
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.