هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس بیگانگی، اندوه و ناامیدی سخن می‌گوید. او از دل‌تنگی، بی‌قراری و تلاش‌های بی‌ثمر خود می‌نالد و به سرنوشت تاریک و پیچیده‌ای که دارد اشاره می‌کند. همچنین، از ناامیدی و یأس خود نسبت به زندگی و عشق صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه‌ی شعر ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۵۱۶

خوش تلاش محرمی‌ها می‌کند بیگانه‌ام
جلوة مهتاب دارد سیل در ویرانه‌ام

در شکاف سینه پنهان کرده‌ام صد ناله را
گشته آتش خانه‌ای هر رخنة ویرانه‌ام

دل به مهر باده تا بستم قرار دل نماند
بر سر آبست پنداری قرار خانه‌ام

من کجا و طالع صید مراد دل کجا
عاقبت مژگان چشم دام گردد دانه‌ام

طرّة بخت سیاه خویشم و از پیچ و تاب
بس که در هم رفته کارم شرمسار شانه‌ام

لطف سرشاری نمی‌باید دل تنگ مرا
غنچه‌ام یک قطره شبنم پر کند پیمانه‌ام

بسکه فیّاض ازخرد بی‌دست و پایی دیده‌ام
بعد ازین گویم اگر من عاقلم، دیوانه‌ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.