هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از ذوق دیدار، حسرت فراق، بیخودی در عشق، و ترس از فراموش شدن می‌گوید. شاعر با اشاره به مستی و مدهوشی، نازکی نگاه معشوق، و بی‌تابی خود، عشق را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عارفانه پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۶۰

بغل بر هم نمی‌آید ز ذوق آن برو دوشم
چه حسرت‌‌ها به بر دارد خوشا اقبال آغوشم

من از یاد تو نادانسته هم بیرون نیارم رفت
که می‌ ترسم کنی دانسته از خاطر فراموشم

به راه بیخودی‌ها آمد و رفت خوشی دارم
که تا می‌آردم با خود نگاهش می‌برد هوشم

نگنجدت بادة من در خُم گردون ز بیتابی
به قدر نشئه من کرد پر بی‌طاقتی جوشم

به تقریر تغافل با دلم دیگر چه می‌گویی
فدای نازکی‌های نگاهت تیزی هوشم

غلامی همچو من کم‌تر به دست افتد سرت گردم
بکن گوشی به حرفم تا ابد کن حلقه در گوشم

هزاران ساغر سرشار پیمود آن نگه با من
هنوز از لذّت جام نخستین مست و مدهوشم

به خاموشی سخن‌ها گفت با من چشم حرّافش
که در تقریر یک حرفش کنون عمریست خاموشم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.