هوش مصنوعی: این متن عرفانی-ادبی به بیان احساسات شاعرانه و عارفانه‌ای می‌پردازد که در آن شاعر از عشق الهی، فقر معنوی، و رسیدن به وصال سخن می‌گوید. او از گناهان خود شرمنده است اما امید به رحمت الهی دارد. همچنین، به مفاهیمی مانند فنا، عشق ازلی، و رهایی از قفس دنیوی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مضامین آن ممکن است برای سنین پایین نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۹۰

جمال شاهد رحمت فزاید از گنهم
که خال چهرة عفوست نامة سهیم

به نقد هستی من سکّه فنا زده‌اند
به ملک فقر کنون عمرهاست پادشهم

سرم به گنبد گردون فرو نمی‌آید
که در قلمرو دیگر زدند بارگهم

عجب که تا به ابد هم رسم به منزل وصل
که عشق او ز ازل کرده است رو به رهم

ز شرمگینی آن نازنین چنان خجلم
که در نظارة او آب می‌شود نگهم

به پر شکستگی خویش الفتی دارم
که تنگنای قفس را به گلستان ندهم

چنان ز خواب عدم جستم از ازل فیّاض
که تا ابد نتوانم نهاد دیده به هم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.