هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و تجربیات تلخ و شیرین زندگی می‌پردازد. شاعر از عشق، رنج، ماتم، ناامیدی و امید سخن می‌گوید و از تجربیاتی مانند دیدن کعبه، خاک راه جانان، و مصائب زندگی یاد می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند عقل، عشق، مرگ و فقر اشاره دارد.
رده سنی: 18+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرگ، رنج و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۰۰

در شمار کوی جانان کعبه را که دیده‌ایم
خاک راهش را به چشم آب زمزم دیده‌ایم

ما سیه‌بختان غم، آیینة آب حیات
در سواد تیره‌روزی‌های ماتم دیده‌ایم

مشت اجزای غبار ما بود ایمن ز باد
در هوای چشمِ تر شیرازة نم دیدة ایم

پیری ما را خطر از ترکتاز مرگ نیست
ما و دل در کودکی‌ها ماتم هم دیده‌ایم

چون به طوفان کار ما افتد که از سستی بخت
کشتی خود را زبون موج شبنم دیده‌ایم

تا شراب دوستی از جام دشمن خورده‌ایم
سرمة بیگانگی در چشم محرم دیده‌ایم

بر چراغ هستی افشاندیم تا دامان فقر
شمع خود را بر مزار هر دو عالم دیده‌ایم

خوانده‌ای فیّاض تا درسی ز علم عاشقی
عقل کل را بارها پیش تو مُلزم دیده‌ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.