هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی به خودشناسی، استقلال فردی و درون‌نگری می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که انسان گوهری یگانه است و درون خود دریایی از وجود دارد. او از وابستگی به دیگران بی‌نیاز است و خود را صحرانورد و صحرای خویش می‌داند. همچنین به مفاهیمی مانند آزادگی، دشمنی و دوستی، وفاداری و خیانت، و تقابل عقل و نفس اشاره می‌کند. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که انسان هم دجال و هم مسیحای خود است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند تقابل عقل و نفس یا مفهوم دجال و مسیحا نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶۱۰

گوهریم و بر بساط دهر یکتای خودیم
قطره‌ایم و در وجود خویش دریای خودیم

گردش ما را فضایی غیر ما در کار نیست
ما که خود صحرانورد خویش و صحرای خودیم

ما به برق خود نقاب خودنمایی سوخیتم
گر چه پنهانیم بر اغیار، پیدای خودیم

ما درین دریای بی‌بن همچو موج افتاده‌ایم
گر چه زنجیریم سرتا پای بر پای خودیم

منت آزادگی‌ها هیچ کس بر ما نداشت
ما خراب طالع بی‌طالعی‌های خودیم

دوستان ما را فریب دشمنی‌ها می‌دهند
ما که در دشمن فریبی خصم کالای خودیم

دشنام را هم صلای دوستی‌ها می‌زنیم
ما به هر آیینه‌ای محو تماشای خودیم

در وفاداری زلیخا در نکویی یوسفیم
ما درین بازارها سرگرم سودای خودیم

پای در دامان خود چون آسمان پیچیده‌ایم
گرد عالم گشته‌ایم و باز بر جای خودیم

عقل ما کار آگهست و نفس کافر ماجرا
وه که هم دَجال خویش و هم مسیحای خودیم

راست پرسی خصم ما فیّاض کس غیر تو نیست
با تو ز آن پیوسته در تحریک غوغای خودیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.