هوش مصنوعی:
شاعر در این اشعار از عشق و حسرت سخن میگوید، از معشوق میخواهد که پردهها را کنار بزند و به او توجه کند. او از درد فراق و بیقراری مینالد و از معشوق میخواهد که با لطفش او را از این حالت نجات دهد. شاعر همچنین به بیاعتباری خود در نزد معشوق اشاره میکند و آرزو میکند که دوباره اعتبارش را باز یابد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۶۳۷
برافکن پرده و از عکس آن رونوبهارم کن
درآ در جلوه و از داغ حسرت لالهزارم کن
شرم چون کشتة ناز تو بهر خونبهای من
زمین جلوهگاه خویش را وقف مزارم کن
ز لطف آشکارت قدر من پوشیده میماند
به پنهانی بیا در پیش مردم آشکارم کن
مرا تا از نظر انداختی با خاک یکسانم
بیا بر رغم گردون یک کف خاک اعتبارم کن
قرار صبر با خود دادهام اما پشیمانم
بگو فیّاض ازو حرفیّ و دیگر بیقرارم کن
درآ در جلوه و از داغ حسرت لالهزارم کن
شرم چون کشتة ناز تو بهر خونبهای من
زمین جلوهگاه خویش را وقف مزارم کن
ز لطف آشکارت قدر من پوشیده میماند
به پنهانی بیا در پیش مردم آشکارم کن
مرا تا از نظر انداختی با خاک یکسانم
بیا بر رغم گردون یک کف خاک اعتبارم کن
قرار صبر با خود دادهام اما پشیمانم
بگو فیّاض ازو حرفیّ و دیگر بیقرارم کن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.