۸۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۳۷

برافکن پرده و از عکس آن رونوبهارم کن
درآ در جلوه و از داغ حسرت لاله‌زارم کن

شرم چون کشتة ناز تو بهر خونبهای من
زمین جلوه‌گاه خویش را وقف مزارم کن

ز لطف آشکارت قدر من پوشیده می‌ماند
به پنهانی بیا در پیش مردم آشکارم کن

مرا تا از نظر انداختی با خاک یکسانم
بیا بر رغم گردون یک کف خاک اعتبارم کن

قرار صبر با خود داده‌ام اما پشیمانم
بگو فیّاض ازو حرفیّ و دیگر بیقرارم کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.