هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات شاعر دربارهٔ گناه، عفو الهی، و بی‌پناهی است. شاعر خود را گناهکار اما عاشق عفو خدا می‌داند و از بیم و آرزو سخن می‌گوید. او به رغم پریشانی، به کرم خدا تکیه دارد و خود را خاک آستان و فرش جلوه‌گاه می‌خواند. شعر همچنین حاوی مفاهیمی مانند شرم، نومیدی، و غرور است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند گناه، نومیدی، و شرم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۶۴۵

هم حریف زندانم هم رفیق چاهم من
بخت تیره روزانم کوکب سیاهم من

نه به خلد در خوردم نه به دوزخ ارزانی
خوش گناه‌کارم من طرفه بی‌گناهم من

جرم اگر نمی‌باشد بخششی نمی‌پاشد
بر امید عفو او عاشق گناهم من

تکیه بر کرم دارم، از گنه چه غم دارم
بیم را نمی‌دانم، آرزو پناهم من

کم ندارم از سامان با همه پریشانی
آه و ناله اسبابم، گریه دستگاهم من

هر کجا که بخرامی، هر کجا که بنشینی
خاک آستانم من، فرش جلوه‌گاهم من

عزّتم نمی‌داری، قیمتم نمی‌دانی
سرمة سلیمانی، مشت خاک راهم من

خدمتم چه می‌ارزد، طاعتم چه می‌باشد
آب گشتم از خجلت، شرم عذرخواهم من

از نجات نومیدم وز کنار محرومم
همّتی سلامت را کشتی تباهم من

گر چه در هنر بیشم جمله بار بر خویشم
حجّت غریمم من، عصمت گناهم من

پر غرور فیّاضم در جنون و رسوایی
غیر را نمی‌خواهم، طرفه پادشاهم من
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.