هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید. او از تأثیر عمیق معشوق بر عقل و زبان خود می‌گوید و درد خود را تنها با یاد معشوق درمان‌پذیر می‌داند. شاعر همچنین از بی‌توجهی معشوق شکایت کرده و تأکید می‌کند که حتی اگر معشوق قدر او را نشناسد، غم و درد او را درک می‌کند. در نهایت، شاعر توصیه می‌کند که با احتیاط به سوی معشوق رفت.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات پیچیدهٔ ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۶۸۴

زهی به پیش لبت کار عقل مدهوشی
زبان نطق، نوآموزِ‌ حرف خاموشی

به یاد رحم تو زان دیر می‌رسیم که هست
دل رحیم تو مجموعة فراموشی

که می‌تواند درد مرا دوا کردن
به مجلس تو به غیر از زبان خاموشی؟

گرم تو قدر ندانی غم تو می‌داند
مرا به هیچ خریدی به هیچ نفروشی

به احتیاط ز خود رو به بزم او فیّاض
بهوش باش گرت هست میل بیهوشی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.