هوش مصنوعی: این شعر بیانگر ناامیدی و غم از شرایط موجود است. شاعر از بی‌توجهی اهل جهان و نبود همدلی و مروت در میان مردم شکایت می‌کند. او از غربت و تنهایی دل می‌نالد و آرزو می‌کند که روزی شرایط بهتر شود. همچنین، شاعر به اهمیت گوش دادن به حرف‌های نیازمندان و قدرت دعا اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، موضوعات غم و ناامیدی مطرح شده ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین و نامناسب باشد.

غزل ۲۲۰

آیین دستگیری ز اهل جهان نیاید
بانگ درای همت زین کاروان نیاید

ای عندلیب خو کن با خار غم که هرگز
بوی گل مروت زین بوستان نیاید

بر حرف اهل حاجت گوش قبول بگشا
کاین حرف را نگوید کس تا به جان نیاید

ناچار گشته غربت دل را و گرنه هرگز
مرغی بود که یادش از آشیان نیاید

کم آیدم به خاطر همصحبتان جانی
کاتش به جان نگیرد دل در فغان نیاید

تیر دعا چه خوبست گر بر نشان توان زد
اما چه چاره سازم گر بر نشان نیاید

وحشی دگر نیاید سویم عروس دولت
روزی بیاید آخر گر این زمان نیاید
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۱۹
گوهر بعدی:غزل ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.