هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلدادگی به معشوق سخن می‌گوید. او از درد فراق، نگاه معشوق، بوسه‌هایش و تأثیر عمیق عشق بر دلش می‌سراید. همچنین، شاعر از بی‌اعتنایی معشوق و رنج‌های عشق شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، برخی اشارات ظریف مانند بوسه و رابطه عاشقانه ممکن است نیاز به درک بالاتری از احساسات و روابط انسانی داشته باشد.

شمارهٔ ۴۴ - در تغزل است

شاید که دلم ققاع نگشاید
زان بت که به جز صداع ننماید

نز مجلس را ز خلوتم بخشد
نز حجره خاص بوسه فرماید

صد شربت زهرا گر دهد خشمش
با آب لب شکرینش نگزاید

زان زلف که چنگ باز ر«ا» ماند
هر لحظه دل چو کبک برباید

هر چند ز جانش دوستر دارم
یک ذره دلش به مهر نگراید

گفتم مبر آبروی عشاقت
گفت آب به شب تیز همی زاید

زو بوسه کجا طمع توان کردن
کز خویشتنش سه بوسه می باید

آواز همی دهد که ای مسکین
از دوستی تو کار برناید

یک ساعت روی خوب او دیدن
صد ساله به زندگانی افزاید

تن در ده و غم خواری قوامی هان
تا خود پس از این تو را چه پیش آید
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳ - در تغزل است
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵ - در تغزل است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.