هوش مصنوعی: این شعر از قوامی رازی، با استفاده از تصاویر حیواناتی مانند آهو، شیر و پلنگ، به بیان احساسات عاشقانه و توصیف معشوق می‌پردازد. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و احساسات خود را با استعاره‌های مختلف بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم نیاز به دانش ادبی دارند که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۵۴ - در غزل است

ای صلح بتان غلام چنگت
گل بنده روی لاله رنگت

آن تازه گلی که نیست خارت
وان آینه ای که نیست زنگت

گوژم چو کمان به عشقت اندر
دل کرده نشانه خدنگت

از دیده چو آهوئی و بینم
با کبر پلنگ روز جنگت

آهو چمشا بگوی تا خود
در تخمه که بود پلنگت

گر نام و نشان بنده جوئی
شاید که نباشد ایچ ننگت

در کنج تنگ تنگدستی است
دل تنگتر از دو چشم تنگت

دی پای ز ما تو برگرفتی
کاندر سر ما نبود رنگت

نزد دگران شتاب داری
هرگز نبود برم درنگت

آهو چمشی ولی به غمزه
شیران نبرند جان ز چنگت

بر آخر تازیان تازان
گشت است قوامی خر لنگت
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳ - در غزل است
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵ - در غزل است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.