۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳

یارب از پیمانه ی صحبت شرابی ده مرا
از لب جان بخش اهل دل کبابی ده مرا

سینه ام یک ذره خالی نیست از اندوه و غم
خانه ی تاریک دارم آفتابی ده مرا

غنچه ام افسرده گردیدست از بی شبنمی
همچو برگ گل در اعضا آب و تابی ده مرا

از خرابی پیکرم گردیده مانند هلال
تا به پیراهن نگنجم ماهتابی ده مرا

خشک گردیدست نخل هستیم از تشنگی
یارب از جوبار لطف خویش آبی ده مرا

در غم روز حساب افتاده ام چون سیدا
تا شوم آسوده رزق بی حسابی ده مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.