هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیفی شاعرانه از معشوق است که با تشبیهات زیبا و تصاویر خیالانگیز، حالات عاشق و معشوق را به تصویر میکشد. شاعر معشوق را مانند سیماب (جیوه) متحرک و ناپایدار، قبلهگاه همه، و منبع نور و گرمابخش مانند خورشید توصیف میکند. همچنین، از ناتوانی دیگران در تحمل جمال معشوق و مستی ناشی از عشق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از تشبیهات و اصطلاحات به درک ادبی بالاتری نیاز دارند.
شمارهٔ ۴۷
ماه من مست شراب ناب می بینم تو را
لب به لب بر ساغر مهتاب می بینم تو را
از میان بوالهوس هرگز نمی آیی برون
کشتی افتاده در گرداب می بینم تورا
هیچ کس را طاقت نظاره روی تو نیست
پنجه خورشید عالم تاب می بینم تو را
در کدامین بزم امشب را به روز آورده یی
جام می بردست مست خواب می بینم تو را
آستان کوی تو پیر و جوان را متکاست
قبله ارباب شیخ و شاب می بینم تو را
سیدا آن سیمتن عزم کجا دارد که باز
اضطراب آلوده چون سیماب می بینم تو را
لب به لب بر ساغر مهتاب می بینم تو را
از میان بوالهوس هرگز نمی آیی برون
کشتی افتاده در گرداب می بینم تورا
هیچ کس را طاقت نظاره روی تو نیست
پنجه خورشید عالم تاب می بینم تو را
در کدامین بزم امشب را به روز آورده یی
جام می بردست مست خواب می بینم تو را
آستان کوی تو پیر و جوان را متکاست
قبله ارباب شیخ و شاب می بینم تو را
سیدا آن سیمتن عزم کجا دارد که باز
اضطراب آلوده چون سیماب می بینم تو را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.