هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، سرنوشت، رنج‌های زندگی، و جستجوی معنا می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند خورشید، شبنم، آسمان، و شمع به‌عنوان نمادهایی برای بیان احساسات و تفکرات خود استفاده می‌کند. همچنین، متن به رابطه‌ی عاشقانه و امنیت عاطفی اشاره دارد و در نهایت، به گذر زمان و نگرانی‌های وجودی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات نمادین و تمثیلی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند تا به‌درستی درک شوند.

شمارهٔ ۱۱۲

بر گلویم تیغ خون افشان چو آب کوثر است
داغ سودا بر سر من آفتاب محشر است

تابش خورشید و مه از پرتو رخسار اوست
جبهه نورانی آئینه از روشنگر است

نیست خوبان را به جز آغوش عاشق جای امن
سرو قمری را چو طفلی در کنار مادر است

آخر از هنگامه ایام می باید گذشت
شمع را دایم از این اندیشه آتش بر سر است

پهلوی خود وقف خورشید قیامت می کند
هر که را امروز همچون شبنم از گل بستر است

کوکب آسایش من نیست در هفت آسمان
سرنوشت خود ندانم در کدامین دفتر است

بی رخ آن سبز خط گر جانب بستان روم
سبزه و گل پش چشمم آتش و خاکستر است

دل چرا بندد کسی بر هستی خود سیدا
شمع ما آزادگان در رهگذار صرصر است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.