هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر طبیعی مانند آب زمزم، گلستان، بلبل و شبنم، احساسات عمیق عاشقانه و حسرت را بیان میکند. همچنین، از مفاهیم عرفانی مانند توکل و تغافل نیز استفاده شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۷۵
در گلستان بیتو اشک از چشم بلبل میچکد
رنگ و بو میگردد و آب از رخ گل میچکد
مرغ دل را کشتهای امروز پنهان کردهای
خون این صید از دم تیغ تغافل میچکد
زلف مرطوب که امشب داده آبت ای نسیم
شبنم آشفتگی از شاخ سنبل میچکد
از تردد پا کشیدن حج اکبر کردن است
آب زمزم از لب جام توکل میچکد
از دهان خامه هر شب سیدا آب سیاه
تا سحر در حسرت آن زلف و کاکل میچکد
رنگ و بو میگردد و آب از رخ گل میچکد
مرغ دل را کشتهای امروز پنهان کردهای
خون این صید از دم تیغ تغافل میچکد
زلف مرطوب که امشب داده آبت ای نسیم
شبنم آشفتگی از شاخ سنبل میچکد
از تردد پا کشیدن حج اکبر کردن است
آب زمزم از لب جام توکل میچکد
از دهان خامه هر شب سیدا آب سیاه
تا سحر در حسرت آن زلف و کاکل میچکد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.