هوش مصنوعی:
این متن به ناپایداری و زوال زیباییها و ارزشهای دنیوی میپردازد. با استفاده از تصاویر طبیعی مانند خشک شدن آب برای وضو، خم شدن سبوی تهی، و نابودی شبنم و گلها، شاعر از نابودی مروت، آبرو، و فیض در جهان سخن میگوید. همچنین، اشارهای به سلطه افراد بیمغز و از بین رفتن فضیلتها دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم انتزاعی و نمادین ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۹۵
آمد خزان و سیر چمن آرزو نماند
در باغ روزگار گل رنگ و بو نماند
در هیچ ابر آب مروت نیافتم
از سبزه غیر نام به لبهای جو نماند
از بس که در جهان سر بی مغز شد بلند
در بوستان دهر به غیر از کدو نماند
چون گل لباس در بر ما پاره پاره شد
چندان رفو زدیم که جای رفو نماند
شبنم ز دست برگ خزان گشت پایمال
بر روی ساکنان چمن آبرو نماند
فیضی به کس ز سفره منعم نمی رسد
خم شد تهی و نشاء به جام سبو نماند
ای سیدا بشوی ز ارباب جود دست
آبی درین محیط برای وضو نماند
در باغ روزگار گل رنگ و بو نماند
در هیچ ابر آب مروت نیافتم
از سبزه غیر نام به لبهای جو نماند
از بس که در جهان سر بی مغز شد بلند
در بوستان دهر به غیر از کدو نماند
چون گل لباس در بر ما پاره پاره شد
چندان رفو زدیم که جای رفو نماند
شبنم ز دست برگ خزان گشت پایمال
بر روی ساکنان چمن آبرو نماند
فیضی به کس ز سفره منعم نمی رسد
خم شد تهی و نشاء به جام سبو نماند
ای سیدا بشوی ز ارباب جود دست
آبی درین محیط برای وضو نماند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.