هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند فساد اخلاقی، دنیاطلبی، رنج عشق و جدایی، و ناپایداری دنیا می‌پردازد. شاعر از خونخواری انسان‌ها، تلاش مردم برای دنیا، رنج عاشقان، و بی‌وفایی دنیا سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین برخی اشارات به رنج و فساد اخلاقی وجود دارد که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۲۲۹

چشم او خون دل عاشق دمادم می خورد
پاسبان کعبه آب از چاه زمزم می خورد

زلف آن بالا بلند از جوش دلها شد دو تا
شاخ چون بسیار بار آور شود خم می خورد

از رفیقان جهان یاری طمع کردن خطاست
در چنین وقتی که آدم خون آدم می خورد

غنچه را سودای زر سر در گریبان کرده است
هر که دارد فکر دنیا روز و شب غم می خورد

غیر را همصحبت معشوق دیدن مشکل است
باغبان گر دست یابد خون شبنم می خورد

تا قیامت نیست عیسی را جدایی ز آفتاب
صحبت دیرآشنایان دیر بر هم می خورد

ای طبیب از داغ ما دست نوازش دور کن
زخم ما ناصور طبعان خون مرهم می خورد

سیدا از بهر دنیا سعی ها دارند خلق
مرد زیرک باده پر زور را کم می خورد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.