هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، به بیان وضعیت نابرابری و بی‌عدالتی در جامعه می‌پردازد. شاعر از زندگی ساده و زاهدانه شیخ در مقابل اربابان ثروتمند انتقاد می‌کند و به تشنگی معنوی و اضطراب انسان اشاره دارد. همچنین، از مستی و بی‌خویشتنی ناشی از نابرابری اجتماعی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم انتقادی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات اجتماعی و فلسفی نیاز به درک بالاتری از زندگی و جامعه دارند.

شمارهٔ ۲۳۱

هر کس که زین محیط دم آب می خورد
تا هست پیچ و تاب چو گرداب می خورد

شب زنده دار منت ساقی نمی کشد
تا صبح می ز ساغر مهتاب می خورد

مستی که ز احتساب نیاید به خویشتن
سیلی ز نیشتر به رگ خواب می خورد

چون داغ لاله هر که سیه کاسه اوفتاد
از تشنگی ز چشمه خون آب می خورد

بر آرزوی خود نرسد دل ز اضطراب
این تشنه آب گفته و سیماب می خورد

در گوشه یی نشین و به دیوار رو بیار
شیخ آب و نان ز پشته محراب می خورد

ای سیدا مربی عالی طلب نمای
نیک و بدی که هست به ارباب می خورد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.